چت روم

قالب





MY IP Location

MY IP Location

MY IP Location

MY IP Location

آپلود عکس روان شناسی ورزشی بخش دوم
مدیر و نویسنده وب سایت جناب آقای : سیدعرفان حسین نیا [ SEYYED ERFAN HUSSEIN NIA ]
دانلود فایل روان شناسی ورزشی توسط دکتر واعظ موسوی [بخش دوم ] دانلود فایل با لینک مستقیم

به عقیده مالتز  (1364) تنهایی راهی برای در امان قراردادن خویش است که خطوط ارتباطی با مردم و به خصوص اتصال های احساس را قطع می کند، راهی است تا خویش آرمان زده را از ناراحتی تحقیر و تعرض دورنگه می دارد. شخصیت تنها، از دیگران و ارتباط با آنها بیمناک است.

احتیاجات افراد انزواطلب بیشتر شکل نخواستن است. یعنی حالت منفی دارد. طالب زندگی بی ماجرا بدون اصطکاک، بدون مزاحمت و سطح پایین هستند آنها زندگی بی رنج و دردسر و بدون شور و شوق می خواهند. نوعی تسلیم ، عدم دخالت مؤثر و مصممانه در زندگی ، انواع ترمزها و محدودیت های معنوی و استعفای از زندگی ، وجود آنها را در برگرفته است (۴۳).
مالتز  (1364) افراد حساس و زود رنج را نیز گروهی از افراد منفعل می داند. اشخاص زود رنج و آنهایی که از موارد جزئی رنجیده خاطر می شوند، از مناعت طبع ضعیفی برخوردارند. چنین افرادی خود را بی صلاحیت می پندارند ، به ارزشها و توانائی های خود شک دارند ، خویش را دست کم    می گیرند و به هر چیز جزئی حسادت می کنند. این افراد در دل احساس نا امنی می کنند بی مورد خود را در خطر می بینند ، از کاه کوهی می سازند و ناراحتی های جزئی را بزرگ جلوه می دهند.
وی ادامه می دهد کسی که احساس می کند ارزشش با کوچکترین مسئله به مخاطره می افتد و نقش ضعیفی دارد ، در واقع آدم خود محوری است که کنار آمدن با او کار دشواری است ، به عبارت دیگر چنین انسانی ، یک فرد خودپرست است .(۳۶)
۱۰-    ارتباط کلامی در افراد منفعل :     
طبق نظر هورنی ، فرد منفعل ، چون به دوستی دیگران احتیاج حیاتی دارد تظاهر می کند که با اطرافیانش در مورد هر مسئله ای تفاهم دارد ، تا بدینوسیله دیگران در موقع لزوم از او دفاع کنند . وی دائما آماده خوش خدمتی ،‌ ابراز هم دردی ،‌ کمک و تمجید و تحسین دیگران است وی می کوشد تا هر چه دیگران از او بخواهند ، برآورده کند.
هورنی می نویسد : فرد منفعل ، در ابراز قدردانی مبالغه می کند. چنین فردی می گوید ‹‹ تمام مردم
خوب و قابل اعتمادند ››  و آنکه همه کس را شدیدا دوست دارد وقتی ناسالم و غیرطبیعی بودن این احتیاجات آمرو ، بی اختیار به او تذکر داده می شود دیگران را تخطئه می کند و می گوید که تمام این تمایلات کاملا طبیعی و عادی اند و آنها را جزو فضایل خود به حساب می آورد. مجموع این صفات به نوبه خود موجب می شود که مقداری حالات و صفات دیگر در فرد منفعل بوجودآید، میل دارد خودش را تابع و زیردست دیگران ببیند بنابراین قدرت ابراز وجود و برازندگی ندارد. تواضع و فروتنی می کند همچنین دائما میل دارد مورد سلامت و سرزنش قرارگیرد حتی در مواردی که به نحو بارزی انتقاد و شماتت دیگران نسبت به او بیجاست چشم بسته ملامت آنها را می پذیرد. اگر خوب توجه نشود چون هر نوع مبارزه علنی و کشمکش و میل تجاوز به نظر او نوعی تابلو ممنوع می رسد از هر کاری که کمترین شباهتی به این قبیل تمایلات داشته باشد خودداری می کند مثل جرات و شهامت ابراز وجود ،‌ انتقاد ، تقاضا ، تحکم و فرمان دادن و ابراز لیاقت از او زائل می گردد. اگر از شخص یا عقیده یا چیز بخصوصی خوشش نیاید جرات ابراز ندارد. جرات توبیخ ، سرزنش و متهم ساختن دیگران را ولو بجا باشد ندارد. حتی به شوخی هم انتقاد و حرف رنجش آور و کنایه آمیز را نمی تواند ابراز کند. آگاه است براینکه تمام حالات ، صفات ، تمایلات ،‌ عمل ها و عکس العملهای او حاکی از کوچکی و حقارت است ، بنابراین دائما یک احساس ضعف ، بیچارگی و یاس عمیق بر او مستولی است ، اغلب این احساس ضعف را به صراحت ، هم به خودش و هم به دیگران بروز      می دهد ، مثلا به دیگران گاهی صریح و گاهی ضمنی می گوید : باید مرا حمایت کنید مرا هدایت و راهنمایی کنید زیرا من ضعیف و بیچاره ام .
عدم ابراز وجود ، احساس یاس و درماندگی عمیق و ترمزهای متعددی که در خود ایجاد کرده موجب می شود که نتواند حداکثر استفاده را از استعدادها و امکانات خود بنماید و آنها را بکار اندازد بنابر این همه کس را از خود برتر فرض می کند می گوید که همه جذاب تر، با هوش تر، باسواد تر و بطور کلی با ارزش تر از من هستند. به خصوص در حضور افراد پرخاشگر و سلطه جو این احساس بی ارزش چندین برابر می گردد. خلاصه اینکه فرد منفعل می کوشد تا همه چیز خود را کمتر از دیگران بپندارد و معمولا می کوشد تا برای احساس و پندار خود یک دلیل منطقی و موجهی هم بتراشد مجموع خصوصیات و صفاتی که تا اینجا ذکر شد موجب می گردد که فرد منفعل در مقابل دیگران دائما شکسته نفسی نماید. وی همچنین معتقد است یک استدلال ناآگاه و منطق سازی فرد منفعل این است که احساس می کند اعتماد به نفس ندارد حتی اگر کار برجسته ای انجام دهد  می گوید که تصادفی و برحسب شانس بود (۴۳) .
۱۱-    خصوصیات رفتاری  افراد منفعل  – پرخاشگر در ارتباط های اجتماعی :
بنا به تعریف DSM II  (1968) رفتار فرد منفعل  – پرخاشگر یک نوع بیان است . در واقع او با
رفتارش آنچه را که جرات ابراز مستقیم و آشکار آن را ندارد بیان می کند. این افراد اغلب دچار عدم
اعتماد به نفس بوده و به دیگران متکی هستند به آینده بدبین بوده و درک این را ندارند که این رفتار
آنهاست که مسئول مشکلاتشان می باشد . اگر چه ممکن است فرد ، رنجش آگاهانه ای نسبت به اشکال قدرت ، تجربه کنند اما هرگز رفتار منفعل  – مقاوم خود را با این رنجش مرتبط نمی دانند. فرد منفعل پرخاشگر از یک سو وابسته است و از سوی دیگر تمایل به استقلال دارد در ارتباط های اجتماعی می کوشد تا خود را در وضعیت وابستگی قرار دهد ، اشتباه کسانی را که بر آنها متکی است پیدا می کند ولی از قطع روابط وابستگی خود اهتراز می نماید. هم می خواهد دیگران را بیازارد و هم راضی کند در عین حال رفتار منفعلانه و خود آزارانه او را دیگران تنبیهی و ساختگی احساس می کنند. کار و مسئولیت های معمول او را باید دیگران انجام دهند. روابط نزدیک خوب و کار و مسئولیت های معمول او را باید دیگران انجام دهند. روابط نزدیک خوب و آرام بندرت با شخصیت  منفعل – پرخاشگر امکان پذیر است (۳۲) .
فرد منفعل – پرخاشگر در برابر تقاضا برای افزایش سطح کار یا ادامه آن اظهار تنفر و مخالفت می کند واضح ترین موردی که این حالت را می توان دید در موقعیت های شغلی است ، اگرچه در عملکردهای اجتماعی نیز دیده می شود.
مقاومت به طور مستقیم ابراز می شود به صورت مسامحه ، وقت گذرانی بیهوده ، لجاجت ، عدم کارائی عمدی و فراموش کاری … عملکردهای شغلی و اجتماعی فرد به علت رفتار منفعل   –  مقاوم بی ثمر و بی نتیجه است . عدم کارایی عمدی این افراد یک نوع رفتار است که بوسیله آن می خواهند فردی را که از او رنجیده اند مجازات کنند. به عنوان مثال فرد می خواهد به والدینی که اسباب ناراحتی او را فراهم کرده اند ابراز خشم کند و چون نمی تواند درس نمی خواند قدرت تمرکز حواسش را از دست می دهد دائما در امتحانات شکست می خورد ، مشق هایش را دیر و بد انجام و در وضعیت یک آدم شکست خورده ،‌ کارنامه ای از مدرسه به منزل می آورد که خشم و حرمان والدینش را برمی انگیزد  هر کوششی از جانب پدر و مادر در اصلاح این فرد با سرسختی او مواجه می گردد (۲۷) .
خصوصیات افراد منفعل – پرخاشگر در ارتباطات کلامی
اسمیت (۱۳۶۶) می گوید این افراد در مکالمات خود زخم زبان می زنند و با شوخی ها و کنایه هایشان دیگران را می رنجانند. به گفته ( قریب  – 1368) از آنجا که این افراد نمی توانند پرخاشگری خود را به طور مستقیم بیان کنند. شیوه های غیرمستقیم را بکار می برند مثلا زخم زبان زدن ، نیش زدن ، مسخره کردن ، اشکال تراشی ، غرغرکردن و کله شقی (۵) .
فرد منفعل  – پرخاشگر معمولا فاقد قاطعیت است و با نیازها و امیال خود بطور غیرمستقیم روبرو می گردد. از طرح سؤالات ضروری در مورد آنجه که از او انتظار می رود خودداری نموده و در برابر درخواست عملکرد کافی مقاومت می کند و برای تاخیرهای خود دلیل می تراشد (۳۲) .
هورنی (۱۳۵۱) می گوید فرد منفعل  – پرخاشگر اغلب دارای اعتقادات متضاد و مغایری است و با منطق تراشی ، تضاد و مغایر بودن اعتقاداتش را انکار می کند (۴۳).

 

ورزش و رشد شخصیت
شخصیت مجموعه‌ای از ویژگی‌های جسمی، روانی و رفتاری است که هر فرد  را از افراد دیگر متمایز می‌کند. افراد مختلف دارای شخصیت‌های متفاوتی هستند بعضی آرام و انفعالی هستند، برخی دیگر پرخاشگر ظاهر می‌گردند برخی قابل اعتماد، محافظه‌کار، خودکفا، منطقی … می‌‌باشند. روانشناسان درباره این ویژگی‌های شخصیتی تحقیقات وسیعی را انجام داده‌اند تا بتوانند رفتار افراد را در موقعیت های معین پیش‌بینی کنند. روانشناسان ورزشی نیز به دنبال پیدا کردن رابطی بین صفات شخصیتی و فعالیت های ورزشی بوده‌اند. آیا ورزش به عنوان یک پدیده تربیتی و اجتماعی در رشد و تکامل شخصیت تاثیر دارد؟ آیا جهت این تاثیر به سوی کمال است؟ آیا فعالیت‌های ورزشی به ویژگیهایی چون رفتارهای اجتماعی، گوشه‌گیری، سازگاری اجتماعی، اعتماد به نفس، میزان نارضایتی جسمی و سلامتی و .. تاثیر دارد؟
یکی از عقاید رایج در ارتباط با ورزش آن است که این پدیده اجتماعی، شخصیت ورزشکاران را رشد می‌دهد. ارضای نیازهای اساسی چون احساس تعلق، احترام به خود، احساس موفقیت و پذیرفته شدن، بعلاوه رقابت که وسیله‌ای برای اشباع نیازهای بدنی و خلاقیت می‌باشد، این آثار روزی به شکل‌گیری جنبه‌های اجتماعی شخصیت کمک می‌کند. اگر چه ورزش رقابتی می‌تواند آثار زیان‌باری همراه داشته باشد: ۱- تاکید بیش از حد والدین، جامعه، مربیان بر برنده شدن ۲- قرار دادن افراد در موقعیت‌هایی که با قابلیت و تواناییهای جسمانی انها متناسب نیست، به هر حال یادگیری و اجرای مهارت های ورزشی در محیطی سالم، احساس شایستگی را در افراد به وجود می‌آورد که منجر به ایجاد  تصورات شخصیتی مثبتی در افراد و صلاحیت و شایستگی به در اختیار گرفتن کنترل عوامل محیطی اطلاق می‌گردد اگر چه میزان موفقیت‌ ها و شکست های فرد در گذشته در کمی و زیادی احساس شایستگی موثرند، موفقیت با دیدگاه مثبت به زندگی همراه است، هر وضعیتی را مبارزه‌ای جالب دیدن که پیروزی بر آن وضعیت را دور از توانایی خود نخواهد یافت و نهایتا حضور مثبت در زندگی و اجتماع را به دنبال خواهد داشت. فعالیتهای ورزشی همیشه با یک تربیت روانی همراه بوده‌اند لذا شرکت در فعالیتهای ورزشی یکی از راههای مهم تکامل جسمی و روانی و حضور مثبت در اجتماع است.(۳۸)
کارکرد ورزش در زندگی اجتماعی جوانان
۱- نشاط روحی و جمی    2- انسجام روابط گروهی     3- جلوگیری از بزهکاری       4- امید به آینده  5- تقویت خصایص جوانمردی           6- انسجام لیاقت و برتری            7- روابط سالم اجتماعی
آسیب‌پذیری دوران نوجوانی و جوانی باعث می‌شود که تعدادی از افراد این گروه سنی تحت تاثیر شرایط نامساعد خانوادگی اجتماعی و عناصر مربوط به آنها در مسیر روابط ناسالم به صور مختلف قرار گیرد.جوانانی که به صورت انفرادی یا گروهی به ورزش می‌پردازند نیاز به برنامه‌ریزی سازماندهی و تقسیم اوقات خود برای فعالیت های مختلف دارند در نتیجه فرصت های زندگی آنان تحت قاعده درآید.
داشتن خصلت جوانمردی و مقابله در برابر تجاوزگری ها و بی‌عدالتی‌ها از ویژگی‌های دوران جوانی است، انحطاط اخلاقی فرهنگی می تواند آن را به خشونت و لاابالی‌گری بکشند در صورتی که فعالیت ورزشی به خصوص در بعد حزفه‌ای‌اش وجهه اجتماعی برای صاجبان خود کسب می‌کند. احساس لیاقت و شایستگی و برتری را در آنان افزایش داده و افکار و ذهنیاتشان در زمینه‌های مثبت و مساعد سیر می‌کند، از فراز و نشیب‌های زندگی هراسی نداشته و با تصمیم‌گیری‌های مهم و منطقی در جنبه‌های مثبت ابراز وجود می کند.(۱۹)
ورزش و پیوستگی اجتماعی
یکی از نقش‌های عمده کارکردی در ورزش، استفاده از آن به عنوان ابزار ایجاد و تقویت پیوستگی اجتماعی در میان افراد و گروه هاست. در سطح قهرمانی، ورزش می‌تواند منزلت اجتماعی-اقتصادی ورزشکار را افزایش دهد و به همراه شهرت بیشتر، موجب پذیرش اجتماعی و ستایش بیشتر ورزشکار در جامعه شود و در سطح ورزش همگانی و تفریحات سالم، بایستی ورزش را فعالیتی ارزشمند و به لحاظ اجتماعی پذیرفته شده تلقی کنیم که از طریق آنها مردم با جامعه پیوستگی می‌یابند. تماس‌های اجتماعی یکی از مهمترین دلایل شرکت در ورزش بوده است، تعامل  در ورزش را می‌توان به مردم‌آمیزی، دوستی و پیوندجویی تعبیر کرد. محیط ورزشی نه تنها امکان تعامل کلامی را عرضه می کند بلکه ارتباط غیر کلامی نیز اغلب در فعالیت‌های ورزشی بوجود می‌آید و از همین طریق احساس تفاهم و همبستگی ایجاد می‌شود. بنابراین مفهوم اجتماعی- تعاملی ورزش به دو جهت اهمیت می‌یابد: ۱-  به جهت بوجود آوردن فرصت‌های جالب برای آشنایی و ملاقات با افراد دیگر ۲-بوجود‌آوردن امکان فرایند یادگری و اجتماعی ورزش.
پیشگیری از روند منفی انزواطلبی (انزواگرایی) و بازسازی پیوستگی از اهداف ورزش به عنوان ابزار مهم تسهیل ارتباطات  با دیگر افراد و شتاب بخشیدن به پیوستگی آنان با جامعه تلقی شده است.
جامعه‌شناسان همیشه در اندیشه ایجاد پیوستگی و یگانگی بین واحدهای کوچکتر اجتماعی یا کل جامعه بوده‌اند. جامعه‌شناسی ورزش نیز مدعی است که فعالیت‌ های بدنی حوزه‌ای است که افراد می‌توانند در آن به دلیل توانمندی ها و نه کمبودهایشان شناخته و معرفی شوند و بدین ترتیب بین آنان و جامعه یگانگی و پیوستگی حسنه‌ای ایجاد می‌شود. پیوستگی اجتماعی به مفهوم میزان تطابق رفتارهای فردی و گروههای جزیی با آنچه جمع ، انتظار و توقع دارد به کار برده‌اند.(۲۴)

پیامدهای روانشناختی ورزش:
شواهد مبتنی بر آن است که ورزش یک روش درمانی وسیع برای کاهش وقوع انحرافات رفتاری و افزایش عملکرد شغلی افرادی است که با ناتوانی‌هایی مواجه‌اند. ورزش به فرد کمک می‌کند تا با استرس مبارزه و سلامت روانی خود را تضمین کند. در نظرتکاچوک و مارتین ۲۰۰۱ یکی از ویژگی‌های افراد مبتلا به اختلالات روانی، نداشتن تحرک و فعالیت جسمانی مطلوب است. افزایش اعتماد به نفس و احساس لذت و رضایت از خود و دیگران و احساس شادی و بهزیستی از نتایج شرکت در ورزش بوده است.
مایرز و دینر  ( 1995) می گویند افراد شاد، حوادث و موقعیت های زندگی‌شان را مطلوب ارزیابی می‌کنند و کمتر هیجانات منفی نظیر اضطراب و افسردگی و خشم را تجربه می‌کنند و به نظر ژانوف-  بوسمن  ( 1989 )و مایرز ( ۱۹۹۳ )  این افراد  از عزت نفس و احترام به خود بالایی برخوردارند به اخلاقیات توجه بسیار دارند و عقلایی رفتار می‌کنند و در نظر دومونت و لارسن  (1989) احساس کنترل شخصی بیشتری را در خود احساس می‌کنند و با اندیشدن به توانایی‌ها با استرس مقابله بیشتری می‌کنند و به عقیده  دمبر و بروک  (1989) و سلیگمن  (1991) خوش‌بین هستند یعنی در رو به رویی با انجام کارها، انتظار موفقیت در آن کار را دارند و دینر و همکاران (۱۹۹۲) آنها را برون‌گرا دانسته  و در ارتباط و همکاری با دیگران توانمند ظاهر می‌شوند (۳۷).  همان‌گونه که بهبود شرایط بهداشتی و تغذیه‌ای می‌تواند به رشد جسمی مؤثر باشد بهبود شرایط محیطی نیز موجب رشد بیشتر هوش می‌شود ( محیط غنی‌تر، هوش بیشتر). با ورزش و تحرک بدنی فرد در تماس و تعامل با دیگران قرار می‌گیرد که موجب کسب تجربه، تفکر و پرورش حواس از طریق رشد ذهنی و شناختی می‌گردد، افراد تربیت شده در محیط غنی از هم‌نوعانشان که در انزوای نسبی پرورش یافته‌اند سریع‌تر می‌آموزند. جعفری و عسگری ۱۳۸۱ در سال  به این نتیجه رسیدند که ورزش باعث خودپنداری مثبت در ورزشکاران می گردد و با تصویر بدنی مثبت درارتباط های سالم با دیگران شرکت فعال و موفقی را خواهد داشت . تصویر بدنی مثبتی که در ورزش به دست می‌آید در هویت‌یابی، عزت‌نفس ، موفقیت تحصیلی و شغلی… شرکت فعال و موفق در برقراری ارتباط با دیگران، احترام به خود، تمرکز حواس و برخورداری از روحیه شاد تاثیر بسزایی دارد. ورزش می‌تواند ارزش های مثبت و منفب گوناگونی را به افراد انتقال دهد و اگر قرار است که ورزش تربیت اخلاقی را تسهیل کند، باید عدالت و عدم خشونت در ساختار برنامه‌های ورزشی مورد توجه قرار گیرد (۱۷).
اهمیت ورزش در اصلاح جوامع و رفع محرومیت‌های اجتماعی
در حالی که یونسکو از ورزش به عنوان یک وسیله برای کاستن فاصله فقیر و غنی نام می‌برد. اسکاتلند میلیونها پوند برای تسطیح زمین‌های ورزشی مناطق روستایی اختصاص می‌دهد و ایالت میشیگان ۲۳ المپیک سالمندان را برگزار می‌کند. ما چه کنیم؟
رشد شهرهای بزرگ در کشورهای در حال توسعه با افزایش فقر شهری توأم بوده است. حدود یک سوم تا یک چهارم خانوارهای شهری جهان در فقر مطلق زندگی می‌کنند. بسیاری از محرومان شهری فاقد حمایت های قانونی از سوی مراجع رسمی هستند بی پناهی در قبال خشونت، مواد مخدر، محاصره اموال، اخراج از محل اقامت، اسارت در چنبره جرایم سازمان یافته از آن جمله است. شهرهای بزرگ در کشورهای در حال توسعه در معرض هر دو دسته مخاطرات است زیرا هم دچار انواع کاستی‌ها در عرضه رقابت جهانی شدن است و هم دستخوش ساختارها و مدیریت‌های فاقد درخوری با ملازمات جهانی است. از این رو سازمان‌ های جهانی با محوریت سازمان ملل برای کارا کردن راه مشارکت اجتماعی و کم کردن فاصله‌ های اجتماعی اهمیت ویژه‌ای یافته است. در اینجا شعار شهر شامب در مثابل شهر فاصل رواج می‌یابد. در شهر شامل شهروندان امکان می‌یابند تا در مورد کارکرد و اداره شهر خود نظر بدهند. با جلب همکاری گسترده مردم به ویژه مردم محروم در مناطق خود باب مشارکت همگانی گشوده می‌شود، نشارکت در مدیریت آموزش بهداشت و سایر فعالیتهای شهری از آن جمله است. در این میان اقبال مردم به ورزش موضوعی محوری است. برای کاهش محرومیت اجتماعی و نزدیکی به جامعه شامل ورزش دارای جایگاه ویژه است. اهمیت ورزش در آن است که موضوع مشترک طبقات و اقشار مختلف جامعه است. از طرفی امکان حضور، بروز، ارتباط و مشارکت افراد و گروههای مختلف اجتماعب در یک جامعه فارغ از جایگاه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و به دور از تبعیضات نژادی – دینی – قومی – جنسی می‌توانند مشارکت کنند، در دسترسی به امکانات ورزشی تفاوتهای سنی و معلولیتهای جسمی نیز منظور نمی‌شود.
کمیته توسعه ورزش شورای اروپا برای همبستگی اجتماعی ورزش را عامل عمده اعلان کرده است سوق یافتن جهان به سوی ارتباطات گسترده و یکپارچه و روند جهانی‌شدن سبب شده است که به زنان عمدتاً به عنوان یک منبع کار نگریسته شود، در حالیکه زنان تربیت‌کنندگان  نسل آینده‌اند که نیازمند آموزش و جایگاه اجتماعی مناسب هستند. ایجاد زمینه‌های مناسب برای ورزش بانوان یک موضوع مهم ملی در جوامع مختلف بویژه جوامع اسلامی است.  زیرا زنان نیازمند محیط و امکانات مناسب برای انجام ورزش همگانی تعلیم و تربیت و قهرمانی‌اند. مورد دوم از مصادیق شمول اجتماعی توجه به ورزش معلولان است. در ایران معلولیت ناشی از جنگ اهمیت و ضرورت توجه را می‌طلبد، بخصوص آنکه معلولان بر اثر کاستی‌های جسمی فرصت کمتری برای تحرک جسمی و مشارکت اجتماعی دارند. موضوع مهم بعدی مشارکت اجتماعی سالمندان است. ورزش وسیله‌ای برای پیشگیری از بیماری‌هاست. شعار هیچ وقت دیر نیست عنوان برنامه‌ای برای جذب سالمندان استرالیا به ورزش است. و بالاخره مشارکت روستائیان.
شاید بی‌منلسبت نباشد که در این مبحث به منشور بین‌المللی تربیت‌بدنی و ورزش یونسکو در سال ۱۹۷۸ اشاره شود. یونسکو  رویکرد ورزشی خود را بر اساس ارتقای ارتباط نزدیک‌تر بین مردمان و نیز بین افراد جامعه – برقراری همبستگی- برادری- احترام و درک متقابل- احترام برای یکپارچگی و شخصیت آدمی- ترویج ارزشهای اخلاقی بویژه در مبارزه با انزوا و خشونت- ترویج ورزش همگان بویژه معلولان جسمی و ذهنی- حمایت از ورزش زنان و ورزش به عنوان ابزار توانمند  تعلیم و تربیت و در نهایت ورزش وسیله‌ای برای کاستن فاصله فقر و غنا یاد کرده است. در‌واقع این موارد آرزوها، افق‌ها و دستاوردهایی است که از رواج ورزش در جامعه انتظار می‌رود. برایند این خواسته‌های نیکو شمول اجتماعی است تا مردم به هم نزدیک‌تر شوند و بهتر زندگی کنند.(۳۴)
کاربرد ملاک‌های سنجیده‌شده  ابراز وجود در ورزش
موقعیت های ابزار‌وجود که در این تحقیق مورد سنجش قرار گرفتند شامل:
۱- ابراز وجود کلی فرد ۲- توانایی و قدرت گفتن نه (امتناع از درخواست) ۳- بیان و ابراز محدودیت‌های شخصی ۴- برقراری روابط اجتماعی ۵- ابراز احساسات مثبت ۶- توانایی انتقاد سازنده ۷- اختلاف عقیده داشتن با دیگران ۸- ابراز وجود در موقعیت‌های خدماتی.
ابراز وجود:
بسیاری از مربیان خوب در طرح‌ریزی رهیافت ها، تدریس فنون عملی و آگاهی از جزئیات ورزش خود نابغه هستند. اما این مربیان تا نتوانند به‌گونه‌ای مؤثر دانش خود را منتقل کنند، مؤثر و موفق نخواهند بود. گفت‌و‌گوی مؤثر عبارت است از هنر و علم کمک به ورزشکاران تا درباره خود احساس خوبی داشته باشند، خود‌پنداری ورزشکار را بالا ببرد، مهارتهای ورزشی را به‌گونه‌ای مؤثر یاد بدهد و احترام و وفاداری ورزشکار را به دست دهد.
اگر قرار باشد مربی مؤثر باشد باید درستکار باشد، تدافعی عمل نکند، پایداری و همدردی داشته باشد، طعنه نزند، رفتار را تحسین یا انتقاد کند نه شخصیت را، تمامیت دیگران را محترم بشمارد، از علائم کلامی و غیرکلامی مثبت استفاده کند، مهارت ها را بیاموزد و پیوسته با همه اعضای تیم کنش متقابلی داشته باشد. این روس از مسائل بالقوه بین شرکت‌کنندگان در تیم جلوگیری کرده یا دست‌کم به کمترین مقدار کاهش می‌دهد.(۷)
امتناع از درخواست (قدرت نه گفتن)
فشار همسالان برای به مبارزه‌طلبیدن قوانین و همگام‌شدن با گروه، گاهی اوقات بر فرد فشار می‌آورد. یک نمونه خوب از این مورد فشار گروهی، استفاده از مواد‌مخدر غیرقانونی است. ورزشکاران می گویند که گروههای اجتماعی اغلب فرصت استفاده از موادمخدر را فراهم می‌سازند. همراه با نوشیدن الکل و در محیطی نسبتاً القا‌ء کننده، اغواگری برای امتحان‌ کردن موادمخدر بسیار زیاد است، امّا ورزشکارانی که درباره نتایج استفاده از مواد مخدر و شکستن قواعد تیمی و قوانین هشدار داده شده باشند، بهانه‌ای برای امتناع از مواد مخدر را دارند، مانند: اگر مربی پی‌ببرد یا آزمایش مواد در من مثبت باشد، از تیم اخراج خواهم شد، این یک دلیل توجیه‌ پذیر و حفظ‌ آبروست برای گفتن «نه» .(7)
بیان و ابراز محدودیت‌های شخصی
 مربی با تأیید عملکرد رقیبان بعد از بازی نه‌تنها کمبودهای خود را نمایان نمی‌سازد بلکه از آنها به منظور بهبود و پیشرفت‌های بیشتر در آینده استفاده می‌کند و با استفاده از «سیاست‌باز» خود در برخوردها، احترام و صمیمت خود را چندین برابر می‌سازد مثلاً اگر زمان برقراری ارتباط و پاسخگویی به نیازهای افراد تیم، واقعاً مناسب نباشد مربی می‌تواند عذر بیاورد، امّا باید این موضع را به ورزشکار انتقال دهد که صحبت‌نکردن با او مربوط به موضوع دیگری است که با علاقه او به ورزشکار ارتباطی ندارد و هرچه زودتر برای ملاقات بعدی قراری را تنظیم نماید، در اینجا سیاست درباز خود را صمیمانه ابراز داشته است.(۷)

 

برقراری ارتباط اجتماعی
 بهترین راه برای پرهیز از تدافعی جلوه دادن، حساسیت نشان‌دادن به چیزی است که بازیکن، والدین، دستیار، داور…می‌گویند. وقتی فرد در پاسخ‌دادن و توجه نشان‌دادن به احساسات دیگران ناتوان است از گوش دادن انفعالی استفاده کرده، در حالیکه گوش‌کردن فعال زمانی رخ می‌دهد که او در پاسخ به آنچه که دیگران می‌گویند با آنها شروع به گفتگو نماید. (  1990 wilder   و Rosen feld)
مربیان موفق دستتیاران خود را به آغاز و حفظ تماس‌های شخصی نزدیک با بازیکنان تشویق می‌کنند. سلام کردن، لبخند زدن و یا دست‌ تکان‌دادن موجب می‌شود تا آنها را شخصی خوب و با ملاحظه بنگرند فرصت گفتن کلمات دلگرم‌کننده و محبت‌آمیز را نسبت به اطرافیان از دیت نمی‌دهند (۱۹۸۳- Mechikoff , Kozar). مربیان دارای مهارتهای کلامی نسبتاً ضعیف می توانند به‌گونه غیر کلامی با تیم رابطه برقرار کنند و اثرهای روانی سودمند و نتایج عملکرد  مطلوب به‌بار آوردند، گاهی‌اوقات ارتباط غیرکلامی ممکن است در رسانیدن پیام حتی از کاربرد واژه‌ها مؤثرتر باشد و احساس آرامش، صمیمت و ارزیابی واقع‌بینانه را از عملکرد القاء کنند (M  arten s –1981).
بلانچارد و هرسی B lanchard , Hhersey (1977 ) در  پژوهشی می‌گویند، رهبران مؤثر ۱- اهداف گروه را ممکن می‌سازنند (رفتار هدف‌گرا) و۲- کنش متقابل مثبت در بین اعضای گروه را آسان می‌کنند.
ودرنظرکارون (۱۹۸۴) برای کمک به جلوگیری از درون‌گرایی و احساس انزوا تازه‌واردین  به تیم بایستی، اعضای رسمی تیم وظیفه معرفی بازیکنان جدید به هم‌تیمی‌های و آوردن آنها به تبادلات اجتماعی را برعهده گیرند Carron (7)
ابراز احساسات مثبت
مکیک اف و کوذار  (1983) یک عنصر مهم در خشنودی بازیکن و موفقیت در عملکرد او را ، تائید و تحسین تلاش و استعداد او می دانند. مربیان موفق عملکرد ورزشی خوب را تحسین می‌کنند. گینوت (۱۹۶۵) می گوید تحسین عملکرد بجای تحسین شخصیت به ورزشکار امکان می‌دهد تا در اشتباه کردن احساس امنیت بیشتری کند  و بدون ترس، خطرپذیری نماید و در این روش اعتماد‌ به‌ نفس او افزایش می‌یابد Ginot
به عقیده ویلیام و هکر (۱۹۸۲ ) تایید تلاش ها، اعتماد‌ به‌ نفس بهینه شده و ورزشکار پذیرای بازخورد انتقادی برای بهینه‌ کردن ضعف‌ های خود می‌شود Williams , Hacker . انشل تایید‌ شدن یک نیاز اجتماعی می داند ، رهبران گروه و در حد کمتری اعضای گروه، با ارائه بازخورد مثبت و در صورت نیاز اطلاعات آموزشی درباره برخی از جنیه‌ های عملکرد تیم مانند نگرشی مثبت، تلاشی خوب، عملکرد های ماهرانه، انسجام گروهی را به گونه‌ای  اندازه‌ پذیر بهینه می‌کند
برای داشتن یک تیم منسجم، استفاده درست از تحسین کلامی و غیرکلامی بویژه به سبب همکاری ویژه اعضای تیم در ایجاد خشنودی دوسره سودمند است .اسمیت و دیگران )  Smite etal1977) به منظور انتقاد سازنده به شیوه حساس امّا مؤثر رویکرد ساندویچ را ارائه داد: ۱-اظهار مثبت ۲- بازخورد مثبت آینده‌گرا ۳-یک تعریف.
بازیکن برای راحت‌شدن و خلاص شدن از حمله کلامی پیش‌بینی نشده، معمولاً از گوش‌دادن پرهیز می‌کند درواقع پیام نامطبوع را نمی‌گیرد، زیرا بازیکن بجای پیامی منفی نیاز به تائیدی مثبت دارد، وقتی ورزشکار اظهار مثبت را پذیرا شد به توصیه آموزشی بعدی نیز گوش فرا خواهد داد (بردن نام کوچک مثل فرزانه توپ سختی را زدی) نشان‌دهنده توجه بیشتر به گوینده و احساس تهدید کمتر و حساسیت نسبت به فرد است.
اندیشیدن درباره رویداد ناگوار شانس تکرار آن را افزایش می دهد، برای اینکه نگذاریم ورزشکار درباره اشتباه گذشته خود بیندیشد، مربی در موقع اظهار مثبت بایستی رفتارها و رهیافت هایی را توضیح دهد که ورزشکار برای اجراهای بعدی باید روی آنها کار کند. تعریف که در روان‌شناختی به آن اثر فعلی می‌گویند به این معنی است که اطلاعات تازه‌تر بهتر از اطلاعاتی که قبلاً ارائه شده‌اند، به یاد می‌ماند، بویژه زمانی که ورزشکار از مربی بازخورد سازنده می‌گیرد، پایان‌دادن این کنش متقابل به شکل مثبت مزایای زیر را دارد: ۱- یادآوری اطلاعات را بهینه می‌سازد زیرا ما درون‌داده مثبت را بهتر از درون‌داده منفی به یاد می آوریم. ۲- به اعتماد و وفاداری بیشتر نسبت به مربی و تیم می‌انجامد. ۳-اعمالی که به درستی انجام شده‌اند را تقویت می‌کند زیرا ورزشکاران نیاز دارند، به یاد آورند که در کجا به خوبی عمل کرده‌اند. ۴- به بازیکن کمک می‌کند تا مهارتهای یادگیری را، زمانی‌ که هیجانهای مربی مداخله می‌کنند از آنچه که شوک‌آور هستند، درک کند.(۷)
توانایی انتقاد سازنده :
مربیان موفق در گفتگوی مؤثر رفتار را انتقاد می‌کنند نه شخصیت را، هایم گینوت Haim Ginott 1965 معتقد است که انتقاد از شخصیت هرگز سازنده نیست زیرا که هیچ اطلاعاتی  به شنونده نمی‌دهد بنابراین امکان قضاوت واقع‌بینانه را از بین می‌برد. میچایکوف و کوذارMechikoff , Kozar1983 نقش سرمربی را در طول تمرین، انتقادی از نوع سازنده می‌دانند. متأسفانه بیشتر مردم به دلایل نادرست دیگران را مورد انتقاد قرار می‌دهند و بجای ارائه بازخورد اغلب هدف جریحه‌دار کردن احساسهای شخص دیگر را دارند و مکرراً (به طور مکرر) در این هدف موفق می‌شوند. در انتقاد متداوم ورزشکار یاد می‌گیرد که خود را محکوم کند یا دیگران را مقصر بشمارد. به نظر گینوت ۱۹۶۹ کارکرد انتقاد سازنده این است که به فرد نشان دهد، در موقعیت مربوطه چه باید کرد. انتقاد مفید هرگز متوجه شخصیت بازیکن نیست بلکه متوجه شرایط محیطی است و اینکه چه باید کرد. وقتی شخصی در حال غرق‌شدن است، زمان انتقاد کردن از او یا آموزش شنا به او نیست بلکه اکنون زمان یاری‌رسانیدن به اوست. پس به موقعیتی که پیش‌روی ورزشکار است توجه کنید و تصمیم بگیرید که از اینجا باید به کجا رفت. هرسی و بلانچارد ۱۹۷۷ (Hersey , Blanchard) به این نتیجه رسیدند که بازخورد سازنده درباره عملکرد، صمیمت و ابراز ارادت و حساسیت به احساسهای دیگران برای بهینگی عملکرد ضروری‌اند. یک تیم کارآمد مرکب از اعضای مطمئن پذیرای بازخورد برای رفع خطاها و ضعف‌هاست.(۷)
اختلاف‌ عقیده داشتن با دیگران
انشل۱۹۸۷ می‌گوید اگرچه سرمربی تصمیم نهایی را می‌گیرد اما استفاده از همه منابع موجود مانند دستیاران، ورزشکاران و… قبل از تصمیم به جمع‌آوری اطلاعات لازم برای تصمیم عاقلانه کمک می‌کند و باعث می‌شود دستیاران و همه اعضای تیم از آن حمایت کنند، فرد زمانی از عقاید دیگران استفاده می‌کند که از اختلاف‌عقیده داشتن با دیگران هراسی نداشته باشد. مربیان موفق در یک چیز مشترک هستند  از آن جمله که تدافعی عمل نکرده و گوش‌دهنده خوبی می‌باشند و پذیرای عقاید دیگران هستند و از بازخورد درباره عملکرد خودشان استقبال می‌نمایند.(۷)
ابراز وجود در موقعیت‌ های خدماتی:
مربیانی که تصمیم می‌گیرند به تنهایی و با اتکای به خود کار کنند با این گمان که همه پاسخ‌ها را دارند، خود را جدا از تیم می‌گذارند و از اعضای تیم حمایتی دریافت نمی‌کنند و بقیه افراد دخیل در تیم خود را برای شکست و موفقیت، پاسخگو نمی‌دانند زیرا دارای حس مشترک اندکی هستند، مربی می‌تواند از کسانی که  به صحنه رقابت از همه نزدیکترند یعنی ورزشکاران، درون‌داده بگیرد و یا از کسانی که می‌توانند درباره وضعیت جسمانی و روانی بازیکنان به او بینش دهند اطلاعات بگیرد، علاقمندی به روشی که همکار دیگری برای بازی به کار می‌برد، گرفتن این اطلاعات می‌تواند در تبیین دلایل نتایج عملکرد، مربی را یاری کند. بلانچارد و هرسی در سال ۱۹۷۷ در نگره چرخه زندگی به منظور هماهنگ کردن رفتارهای مردم‌گرا و تکلیف‌گرا پرورش رهبری تیمی را پیشنهاد کردند، فرصت نشان‌دادن و گسترش رهبری بخش اساسی موقعیت مربیگری است امّا مربیان می‌توانند با دادن فرصت‌هایی برای رهبری‌کردن به سایر اعضای تیم، ویژگی‌هایی چون خودانگیختگی، مسئولیت‌پذیری و وفادارای به اهداف تیم را در آنها بوجود آورند. انشل یکی از علائم رهبران مطمئن این است که بدانند چه موقع رهبری نکنند و گاهگاهی فرصت انجام تکالیف را به سایر اعضای تیم بدهند. کنش متقابل و کمک از همه اعضای تیم، اداره تیم را آسان کرده به ایجاد انسجام تیمی می‌انجامد.(۷)

 

تحقیقات انجام شده در داخل کشور
خلجی ( ۱۳۶۷ ) در پژوهش خود به این نتیجه رسید ‌، فعالیت های جسمانی استقامتی منظم و معتدل موجب ایجاد مکانیزم هایی می گردد که به نظر می رسد با صفات مطلوب شخصیتی در ارتباط باشد . (۱۷)
گروه محققین( ۱۳۶۸)  گزارش کردند آموزش ابراز وجود روش مناسبی برای رفع مشکلات ارتباطی در افراد منفعل ، پرخاشگر و پرخاشگر منفعل می باشد و ۷۰ % روانشناسان ایرانی آموزش ابراز وجود را برای  مردم  ایران ضروری  می دانند و فقط ۲۵ %  آنها، آن را به میزان زیاد مورد استفاده قرار       می دهند.(۳۳)
حسین زاده دهنوی(۱۳۷۱) به این نتیجه رسید که ورزشکاران رشته های گروهی نسبت به ورزشکاران رشته های انفرادی برون گراتر هستند و ورزشکاران انفرادی نسبت به ورزشکاران گروهی درون گراتر می باشند.(۱۶)
رمضانی نژاد (۱۳۷۲) دربررسی ویژگی های شخصیتی دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار اظهار کرد ، دانشجویان ورزشکار، برتری جوئی و اعتماد به نفس بیشتری نسبت به دانشجویان غیرورزشکار دارند، خودکفائی ورزشکاران کمتر از غیرورزشکاران بود، بین دوگروه ازنظر شاخص اجتماعی بودن و درون گرائی، تفاوت معنی داری  مشاهده نشد.(۲۳)
میرنصوری (۱۳۷۳) نتیجه گرفت،  شخصیت ورزشکاران رشته های انفرادی و گروهی در نمود درون گرائی و برون گرائی تفاوت دارد ، ورزشکاران رشته های گروهی پرخاشگرترند. اعتماد به نفس و پرخاشگری ورزشکاران بالاتر و همچنین نوع ورزش درشکل گیری شخصیت مؤثراست.(۳۹)
رمضانی  ( 1373)  با  کاربرد تکنیک های آموزش ابراز وجود در درمان عدم قاطعیت دانشجویان بیان کرد، آموزش ابراز وجود منجربه افزایش قاطعیت در دانشجویانی شد که در مهارتهای ارتباطی خود با دیگران و احقاق حقوق خود با مشکل مواجه بودند .(۲۱)
بهرامی ( ۱۳۷۴- ۱۳۷۵) با مقایسه آموزش ابراز وجود به دانش آموزان کم جرات دختردبیرستانی  با شیوه های مشاوره گروهی و فردی شهر اصفهان به این نتیجه دست یافت که مشاوره فردی و گروهی هر دو اما  مشاوره گروهی تاثیر بیشتری داشت.(۹)
اهری هاشمی( ۱۳۷۵) در بررسی خود اعلام داشت ۱- بین دانشجویان ورزشکار و غیرورزشکار در متغیرافسردگی و انحراف اجتماعی  – روانی تفاوت معنی داری مشاهده شد.  2 – بین ورزشکاران رشته های انفرادی و گروهی،  هیچ یک از مقیاس ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد.(۸)
جلالی سردرودی ( ۱۳۷۵- ۱۳۷۶) در بررسی تاثیر ورزش بر مهارت های روانی   – حرکتی و سازش اجتماعی بیان کرد، بین مهارتهای روانی  – حرکتی و سازش اجتماعی دانش آموزان ورزشکار و غیرورزشکار تفاوت معناداری بدست آورد .(۱۴)
احمدی( ۱۳۷۵-۱۳۷۶)  نتیجه گرفت، اثر بخشی بازی درمانی بر پرخاشگری آشکار کلامی محدود وبر پرخاشگری آشکار غیرکلامی تایید، بر پرخاشگری پنهان کلامی و غیرکلامی ( پرخاشگری منفعلانه ) و افزایش رفتارهای سازش یافته نیز مورد تایید قرارگرفت .(۳)
جلالی (۱۳۷۶ ) بررسی اثر روش های درمانی و آموزش سرمشق پذیری و تمرین ، سرمشق پذیری و آرمیدگی عضلانی در درمان رفتارهای غیر جرات ورز و آموزش رفتارهای جرات ورزانه به این نتیجه رسید که گروه سرمشق پذیر و تمرین در تمام متغیرهای  جرات ورزی ، عملکردی ،  پرخاشگری ، سلطه پذیری ، انفعالی و اضطرابی تفاوت معناداری را نشان دادند .(۱۳)
نیک نژاد (۱۳۷۶- ۱۳۷۷) درمورد جایگاه ورزش دربین طبقات مختلف اجتماعی به این نتیجه رسید که  طبقات پایین جامعه احساس می کنند که نابرابری ها برعلیه آنها روز به روز بیشتر می شود بنابراین در تضادی عمیق با این نابرابری ها قرارمی گیرند در حالی که طبقه سرمایه دار بدون توجه به اجرای  هرگونه مهارتی احساس می کند که موقعیت اجتماعی آنها باعث درامان ماندنشان می شود از این رو داشتن انتظار رقابتی یکسان از طبقات مختلف جامعه واقع بینانه نیست .(۴۱)
محامد ( ۱۳۷۷) مقایسه دانش آموزان آزار رسان ، آزارپذیر و عادی از لحاظ میزان ابراز وجود و عملکرد تحصیلی و پرخاشگری پدران آنان به این نتیجه رسید بین ابراز وجود دانش آموزان آزاررسان  آزارپذیر و عادی تفاوت معناداری وجود داشت ، ابرازوجود آزاررسان ها بیشتر بود ، پرخاشگری پدران تایید نشد ، بین عملکرد تحصیلی سه گروه تفاوت معناداری بدست آمد و درگروه گواه یا عادی عملکرد تحصیلی بهتری مشاهده شد ، بین گروه های مختلف از لحاظ وضعیت اجتماعی  اقتصادی تفاوت معناداری وجود نداشت . (۳۵)
رضویه ( ۱۳۷۸) دربررسی رابطه پرخاشگری ارتباطی با سازگاری عاطفی  – اجتماعی به این نتیجه رسید  که بین پرخاشگری آشکار و ارتباطی و سازگاری عاطفی  – اجتماعی دانش آموزان تفاوت معناداری وجود دارد .(۲۰)
توکل و  مظفری ( ۱۳۷۹) در بررسی تمایلات ضد اجتماعی دانشجویان و دانش آموزان پیش دانشگاهی و ارتباط آن با ویژگی های فردی و اجتماعی آنان  به این نتیجه رسیدند که تمایلات ضد اجتماعی در مناطق مرزی و محروم کشور شکل نمایان تری دارد .(۱۲)
هرمزی نژاد( ۱۳۷۹ ) در پژوهش خود گزارش نمود بین متغیرهای عزت نفس و کمال گرایی با ابراز وجود رابطه معناداری وجود دارد .(۴۲)
در تحقیقی به راهنمایی  شهنی ییلاق و  نیسی(۱۳۸۰) تاثیر آموزش ابراز وجود برقاطعیت ، عزت نفس ، اضطراب اجتماعی و بهداشت روانی دانش آموزان مضطرب اجتماعی مورد بررسی قرار گرفت که آموزش ابراز وجود منجربه افزایش قاطعیت و عزت نفس و بهداشت روانی و کاهش اضطراب در روابط اجتماعی گشت.(۲۵)
محمدی فر و  یزدانی(۱۳۸۱) در مطالعه عوامل مؤثر بر احساس شادی و بهزیستی در دانشجویان دانشگاه تهران  سلامت جسمانی را اصلی ترین مؤلفه یافت و وضعیت اقتصادی ، استقلال در تصمیم گیری، وضعیت شغلی و هیجان خواهی و برخورداری از تجربه های جدید، در مراتب بعدی قرارگرفتند بین گروه جانباز و عادی بدلیل اعتقادات دینی تفاوتی مشاهده نشد.(۳۷)
اداره کل زندان های استان خوزستان  (1382) با بررسی تاثیر ورزش بر میزان ابرازوجود، عزت نفس   پرخاشگری ،‌ نوجوانان کانون اصلاح و تربیت به این نتیجه رسیدند که تاثیر ورزش بر افزایش عزت نفس و ابراز وجود و کاهش پرخاشگری و درگیری بین افراد تاثیر قابل ملاحظه ای داشت و امکان بازپروری را در محیطی آرام فراهم آورد.(۴)

تحقیقات انجام شده در خارج کشور
بوت و اسپرلینگ   (1942 و ۱۹۵۸)  در  بررسی تفاوت های شخصیتی ورزشکاران رشته های مختلف به این نتیجه رسیدند که بین ورزشکاران رشته های مختلف ورزشی از نظر ویژگی های شخصیتی تفاوت معناداری وجود ندارد.(۲۲)
انشل   گزارش کرد مقایسه زنان ورزشکار و غیرورزشکار در بازی های پن امریکن  1959 نشان داده است، زنان ورزشکار نمره های نسبتا بالاتری در ارتباط برقرارکردن با دیگران، بدست آوردند.(۷)
در پژوهشی سالتر  ( 1949 ) آموزش بیان احساسات ، صحبت کردن توام با حرکات بدنی ، ابرازنظر مخالف … را برای رفع عدم قاطعیت معرفی کرد .(۲۱)
لوشن   ( 1963) اظهار داشت ، مشارکت ورزشی توده های  متوسط در مقایسه با دیگر طبقات از درصد بالایی  برخوردار است تحقیق او بر روی تیم قایقرانی با پاروی آلمان گواه صادقی بود بر این که ورزش از رهگذر فرصت های فراوانی که بدست می دهد و شرایط و موقعیت های مشارکت گسترده در آن ، راه هایی برای اجتماعی شدن و یکپارچگی در طبقات متوسط و بالا در اختیار      می گذارد .(۷)
در پژوهش های دهه های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ میلادی در آمریکا معلوم شده است که مشارکت در فعالیتهای ورزشی با محافظه کاری سیاسی و همنوایی با نظامهای هنجاری اجتماعی ارتباط مستقیم دارد .(۲۴)
گامیل   (1964) در مقایسه ویژگی های شخصیتی رشته های تیمی و غیر تیمی به این نتیجه رسید ورزشکاران انفرادی خود کفاتر ، کم اضطراب تر ، درون گراتر و از نظر روانی آرام تر هستند.(۲۲)
اسلاشر   (1964) گزارش نمود بین ورزشکاران رشته های مختلف ورزشی از نظر ویژگی های شخصیتی تفاوت معناداری وجود ندارد. (۲۲)
 پیترسون  و همکاران (۱۹۶۷) در بررسی تفاوتهای شحصیتی ورزشکاران رشته های تیمی و انفرادی   اعلام داشت ، زنان ورزشکار در رشته های انفرادی برتری جویی ، درون گرایی و خودکفایی بیشتری از زنان ورزشکار رشته های تیمی بدست آوردند. (۲۲)
کرول  و همکاران (۱۹۶۷ ) با  بررسی ویژگی های شخصیتی بازیکنان نخبه و مبتدی بسکتبال و کاراته نتیجه گرفت ، اختلاف معناداری از لحاظ ویژگی های شخصیتی بین آنها وجود ندارد .(۲۲)
سینگر  (1969) گزارش نمود ورزشکاران رشته های انفرادی در عامل اعتماد به نفس و رشته های تیمی در عامل دستپاچگی و عجله امتیاز بالاتری گرفتند. (۲۲)
گاراری ، اسچینفلد   (1970)  اعلام نمود نیازهای ادراک شده مردان و زنان در ورزش به طور معنی داری باهم تفاوت داشتند ، نیازهای زنان امنیت گرایی ، انفعالی ، تدافعی ، زیردست و بی تحرک بودن و برای مردان تقلای بدنی شدید ، خشونت ، پیشرفت ، فعالیت حرکتی ، استقلال و تسلط طلبی بدست آمد. (۲۲)
 ولپه    (1970) نیز به این نتیجه رسید که بایستی رفتارهای مخالف عدم قاطعیت را به فرد آموزش داد ، او می گوید رفتارهای ابرازوجودانه ، با اضطراب متناقض هستند به همین خاطر درصورت وجود یکی ، دیگری محو خواهد شد. (۲۱)
لازاروس   (1971)  ضمن توضیح تکنیک های متعدد به بررسی روشهای از بین بردن عدم قاطعیت پرداخته است درنتایج  او ابراز وجود روشی برای احقاق حق است و با آن می توان روابط نامتناسب افراد را اصلاح کرد. (۲۱)
زیلمن   (1972 ) در بررسی علل وقوع خشونت در ورزشکاران گزارش کرد بیشترین احتمال وقوع خشونت خصمانه زمانی است که فرد از لحاظ فعالیت بدنی برانگیخته می شود و ابراز موفقیت آمیز خشونت منتهی به افزایش خشونت می شود. (۷)
 بریانی و ترور  ( 1974) در بررسی نمونه دانشجویان ،گزارش کرد که ۹ % آنها مشکلات اجتنابی در موقعیت های اجتماعی داشته اند. (۲۱)
فراتزک  (1975) با مطالعه روی صفات شخصیتی ورزشکاران برتر و متوسط دانشگاهی نتیجه گرفت  مردان ماهر و برتر : خود کفاتر و حساس تر هستند و اطمینان بیشتری به خود دارند. (۵۵)
نیال ، توتکو  ( 1975 )  مقایسه ویژگیهای شخصیتی زنان و مردان ورزشکار : زنان از نشان دادن عواطف خود ترسی ندارند بنابراین فشار ناشی از ورزش با شدت کمتری مانع عملکرد ورزشی آنان می شود و همچنین احساس های خود را بیشتر از مردان برای دیگران ابراز می کنند و این عادت فشار را در آنها کاهش می دهد زیرا خود پنداری آنها با شکست یا موفقیت ورزشی منحرف نمی شود ، به هر حال آنها برای رسیدن به سطح ورزشکاری تجربه نسبتا“ خوبی برای غلبه بر موانع داشته اند. (۷)
شاو     (1976 ) گزارش کرد ترس اجتماعی و بی کفایتی اجتماعی مشکلات مربوط به مردان هستند در تحقیق او ۶۱ % مبتلایان مرد و ۶۰ % موارد شروع آن حدود ۲۰ سالگی بوده است .(۲۱)
بلانچارد ، هرسی   (1977) دربررسی ویژگیهای رهبران موثر در ورزش گزارش نمود دادن فرصت رهبری به اعضای تیم منجربه  مسئولیت پذیری ، خود انگیختگی ، وفاداری به اهداف تیم شده وکنش متقابل مثبت بین اعضای گروه را آسان می کند. (۷)
 شاو  (1977) در پژوهش خود اعلام داشت ورزشکار تیمی گرایش بیشتری به برونگرایی وابستگی ،‌ اضطراب بالا و واقع بینی کمتری دارند ، ورزشکاران رشته هایی که مستلزم تماس جسمانی و مستقیم بود در مقایسه با غیرورزشکاران برونگراتر و مستقل تر بوده اند. (۲۲)
 منشور بین المللی تربیت بدنی وورزش یونسکو در سال (۱۹۷۸) رویکرد ورزشی خود را بر اساس ارتقای ارتباط نزدیکتر بین مردم وافراد جامعه   –  برقراری همبستگی  –  برادری  –  احترام و درک متقابل – احترام برای یکپارچگی وشخصیت آدمی  – ترویج ارزشهای اخلاقی بویژه در مبارزه با انزوا و خشونت – ترویج ورزش برای همگان بویژه معلولان جسمی و ذهنی – حمایت از ورزش زنان به عنوان ابزار تعلیم و تربیت و در نهایت ورزش وسیله ای برای کاستن فاصله ی فقیر و غنی یاد کرده است ، در واقع برایند این خواسته ها و اهداف نیکو ، شمول اجتماعی است تا مردم به هم نزدیکتر شوند و بهترزندگی کنند. (۳۴)
بلک برن ، گرین برگ   (1978) رویکردی چندبعدی برای درمان چاقی درجوانان ارائه کرد ، آموزش تغذیه ای به همراه آمادگی ذهنی ، آرامش سازی ، ورزش و تمرین ابرازوجود در این رویکرد ، ۶ ماه تا یکسال برای تعدیل استیل زندگی مورد استفاده قرارگرفتند و در اکثر بیماران تا ۱۸ کیلوگرم کاهش وزن و بیش از ۲ سال نگهداری آن حاصل شد.. (۴۷)
سیلوا  (1979 ) در پژوهشی بیان نمود شرکت کنندگان برانگیخته تمرکز کمتر وعملکرد ضعیفتری را نشان دادند واز طرفی پرخاشگری منجر به افزایش برانگیختگی شده وهر دو با هم ترکیب ومانع عملکرد موفق شدند. (۷)
هالی و ترور  (1980) معتقدند افراد کم جرات  به دلیل قرارگرفتن در شرایط خاص مناسبات و مهارت های اجتماعی لازم برای ایجاد پاسخ های جراتمند را یاد نگرفته است. لذا بایستی به آنها آموزش مهارت های اجتماعی داده شود. (۲۱)
ریان   (1980) در مقایسه نوع انگیزش در زنان و مردان ورزشکار اعلام داشت  مردان از لحاظ بیرونی انگیخته بودند مثل دریافت کمک هزینه تحصیلی ولی زنان دارای انگیزش درونی بودند و برای خشنودی خود و سرگرمی در برقراری ارتباط بادیگران ، به انجام ورزش می پرداختند. (۷)
رییز ، جل اسما   (1980 ) در پژوهشی به این نتیجه رسید که مشوق پیشرفت زنان در پاسخ به نیاز ارتباط و مشارکت موفق  با دیگران است ، اگر چه آنها متعهدند که بهترین بازی خود را ارائه دهند، درحالی که تلاش مردان درتسلط بر تکلیف ، برنده شدن و جایگاه ورزشی می باشد. (۷)
راسل   (1981) در پژوهشی اعلام نمود ، تماشگران بعد از دیدن بازی خشن نمره های بالاتری در پرخاشگری و برانگیختگی عاطفی گرفتند. (۷)
هیندی  وهمکاران او ( ۱۹۸۲) در  بررسی ویژگیهای خلقی ۳-۴ رده سنی  نتیجه گرفتند ویژگی های خلقی مانند ابراز وجود ، کمرویی ، سخت کوشی و ترشرویی و ارتباط آنها با یک نوع جنسیت  می تواند مورد انتظار باشد ، اگرچه تفاوتهای جنسی در درجه بندی ویژگیهای اخلاقی وجود ندارد اما بعضی نمونه های رفتاری بین دختران و پسران و همچنین بین فرزند اول و دوم  بصورت مشخصی متفاوت می با شد ، در مقایسه ویژگی های خلقی و اطلاعات رفتاری گاهی اوقات اختلاف ها کمتر آشکار بوده اند از آنهایی که هر جنس و هر گروه از خواهران و برادران را بصورت جداگانه بررسی کرده اند. (   57)
 کراتی  (1983 ) مربیانی که نسبت به ورزشکاران زن خصومت نشان می دهند به شیوه ای عمل می کنند که مغایر نیازهای آنان در ورزش است. (۷)
مکیگ اف ، کوزار  (1983) در بررسی هایی اعلام داشتند مربیان موفق دستیاران خود را به آغاز و حفظ تماس های شخصی نزدیک با بازیکنان تشویق می کنند و سر مربی در طول تمرین با شیوه ی انتقاد سازنده همکاری می نماید. (۷)
فاوزی  و همکاران او (    1983 ) یک رویکرد روانی جامع به منظور درمان چاقی را ارائه دادند که بدلیل طبیعت پیچیده این بیماری درمان های پزشکی و روانی بایستی تواما” صورت گیرد و هیچکدام به تنهایی سودمند نیستند زیرا شروع کاهش وزن بایستی با نگهداری دراز مدت آن همراه باشد از طرفی افراد چاق از لحاظ اجتماعی ضعیف هستند لذا از ورزش و یادگیری ابرازوجود و مهارت های ارتباط بین فردی و آگاهی نسبت به مسایل تغذیه ای به منظور درمان روانی استفاده می گردد.(۵۴)
روک  ( 1984 ) دانشجویان گوشه گیر مشکلاتی در زمینه های توصیف خود  شرکت در گروهها ، لذت بردن از حضور در اماکن شادی بخش ،  ابراز خود و انجام کارهای مهم اجتماعی دارند. (۲۱)
کارون    (1984) ویدمیگر  و دیگران (۱۹۸۵) در پژوهش خود به این نتیجه رسید که استفاده از تحسین کلامی و غیر کلامی و کنش متقابل و کمک از همه اعضای تیم را برای داشتن تیمی منسجم مهم هستند. (۷)
میلر لایت   (1985) درنتایج خود در گزارش بنیاد ورزش های زنان اعلام کرد ، عزت نفس بالاتری درزنانی مشاهده شد که در  کودکی ورزش می کردند. (۷)
فاریز ارپی    ( 1985) برنامه ای به منظور کنترل چاقی و فشارخون ارائه نمود که در آن برنامه های تناوبی ورزشی به منظور ارائه اطلاعات جدید و افزایش درگیری افراد  بکار رفته قدرت تصمیم گیری و افزایش ابراز وجود موضوعاتی غیروابسته به انتخاب تغذیه ای هستند و به منظور بهبود ارتباط با همنوعان مورد استفاده قرارگرفت. (۵۳) 
ماگنو وفلتز  (1985 ) مطالعه ای در مورد میزان یادگیری اعمال خشونت آمیز غیر قانونی انجام داد وبه این نتیجه رسید که  مشاهده پرخاشگری در فوتبال حرفه ای کالج منجر به کاربرد آن  توسط سایر بازیکنان شد. (۷)
 ورنان   ( 1986) در پژوهشی نتیجه گرفت چون زنان بیشتر از مردان از درون انگیخته می شوند و دلیل عمده مشارکت زنان در ورزش داشتن اوقات خوش است ، اهانت کلامی با این هدف متناقض است. (۷)
مارلین لودن   ( 1986 ) در بررسی خود اظهار کرد بسیاری از زنان موفق در زمینه تجارت در جوانی شان به ورزش هایی می پرداختند. (۷)
کومار    (1986) در مقایسه ویژگی های شخصیتی ورزشکاران انفرادی و تیمی و غیرورزشکاران    به این نتیجه رسید که ورزشکاران دارای ساختار شخصیت متفاوت هستند. (۲۱)
انشل   (1987 ) بررسی کرد مربیان موفق در گفتگوی موثر با دخالت دادن عقاید سایر اعضای تیم منجر به مسئولیت پذیری آنها  نسبت به نتایج تصمیمات می شوند زیرا از اختلاف عقیده داشتن با دیگران هراسی ندارند ، در شروع برقراری ارتباط با دیگران کوشا هستند ،رفتار را تحسین یا انتقاد می کنند نه شخصیت را ، سیاست در باز خود را صمیمانه ابراز می کنند. (۷)
 هاینس اس ، گروز دی ال  ( 1989 )  نتیجه گرفت ارزیابی های مربی در مورد توانایی ها و قصد و منظور شرکت کنندگان در ورزش و ابعاد اجتماعی ، تاثیر همنوعان و خانواده از عوامل مؤثر در تکامل احترام به خود شناخته شده اند البته لازمه آن آموزش مربیان برای تکامل احترام به خود مثبت و چگونگی مواجه شدن با انواع متنوعی از شرکت کنندگان می باشد. (۵۸)
روزن فلد ، ویلدر  (1990 ) در بررسی کار مربیان موفق اظهار داشت با گوش کردن فعال به احساس های دیگران توجه نشان داده ودر پاسخ به آنچه که دیگران  می گویند با آنها شروع به گفتگو می کنند. (۷)
هیلگارد  (1991 ) نتیجه گرفت نرمش و حرکات ورزشی باعث تسریع مرحله سم زدایی در درمان بیماریهایی چون اعتیاد شده وسبب می شودکارکرد طبیعی قوای بدن سریع تر انجام شود. (۴)
گیل  ( 1992 )  بیان نمود زنان دارای انگیزش بالا در فعالیتهای متضمن پیشرفت افرادی هستند که در ورزش رقابتی شرکت ودر آن پایداری می کنند. (۷)

  جنکینز و کارنز  (1992 )  اعلام داشتند مجموعه هیجانات نگرشها و رفتارهای ابرازوجود ممکن است تحت تاثیر متغیرهای فرهنگی قرارگیرد به همین دلیل برای روشن کردن عوامل و متغیرهای بین فرهنگ،  تحقیقات خاص فرهنگی لازم است. (۲۱)
کامینگز ان   (1992)  گزارش کرد ورزشهای دفاع از خود حاوی  تکنیک های زنده جسمانی برای دفع حملات بوده و با تکامل ابرازوجود و قاطعیت و اعتمادبنفس،  مانع پرخاشگری زنان کالج در آینده شد. (۴۹)
هورن   (1992) گزارش کرد رفتار رهبرانی که مشخصه آنها حمایت اجتماعی بود بگونه ای مثبت با احساس رضایت و به گونه ای منفی با نتایج برد و باخت رابطه دارد به طوری که مربیانی که کنش متقابل مثبت در بین اعضا تیم را حق تقدم دادند اغلب تیمی با درصد بالایی از برد نداشتند. (۷)
 جمتون و پاول  ( 1993) نقش وضعیت و حرکات بدنی را در ابرازعواطف مثبت و منفی مورد بررسی قراردادند و به تعامل معنی داری دست یافتند. (۲۱)
آشفورد بی ،  بیدل اس  ،گوداز ام  ( 1993 )در بررسی علل وانگیزه های شرکت افراد در مراکز ورزشی عمومی به این نتیجه رسیدند که انگیزه ها شامل حفظ سلامتی ورشد آمادگی جسمانی ورسیدن به آرامش بودند و مردان نسبت به زنان انگیزه تسلط بر عملکرد وافزایش ابراز وجود را وجوانان بهبود روانی   –اجتماعی را مطرح ساختند . جنسیت و سن در انگیزه های شرکت در ورزش موثر بودند. (۴۴)
بیکروفت   (1993)  به بررسی  تاثیر آموزش مهارت های اجتماعی برروی جوانان مبتلا به همودیالیز پرداخت و به این نتیجه رسید که رشد همه جانبه ای در مهارت های اجتماعی و خودسودمندی با آموزش مهارت های ابرازی در طول ۸ هفته بدست آمد. (۴۶)
دالاس و همکاران   (1993 ) با مطالعه روی کودکان فلج مغزی و تاثیر بستگان درجه یک آنها و اثر روی سختی ناتوانایی- سن – ترتیب تولد پرداخت و نتیجه گرفت  این کودکان غیر فعال و فاقد ابرازوجود بودند و زمانیکه بستگان نزدیک بیشتر متناظر و دستوردهنده بودند این دو ناتوانایی  صرفه نظر از سن و ترتیب تولد در آنها زیاد و در موقع مداخله والدین در آنهایی که مهارت اجتماعی ضعیفی داشتند بهبود بیشتری مشاهده شد. (۵۰)
موراسکی و همکاران   (1995)  با بررسی  ترتیب تولد و مهارت های ارتباطی در دانشجویان گزارش کرد که ارتباط میان ترتیب تولد و انتقال فکر و یکدلی و رفتارهای قاطعانه را در ارتباطات بین فردی نشان می دهد به طوری که ارتباط معنی داری بین فرزند اول و سه مورد بالا وجود ندارد و درفرزند دوم بصورت معنی داری  پایین تر بود. (۶۴)
ویسر ام و همکاران   (1995) در بررسی ابعاد روانی ورزشهای رزمی نتیجه گرفت  از طریق انجام فعالیت فیزیکی و تجارب گروهی و آموزش آرام سازی ، تمرکز ، ابرازوجود و رهبری و صداقت در ارتباطات مخصوصا در افراد با سابقه بیماری های ذهنی و عصبی افزایش یافت. (۷۸)
بویل، ویواین   (1996 ) در پژوهشی به این نتیجه رسید که افسردگی و ارتباط ها ی ناسازگار بیشتر و ابراز وجود و توانایی حل مشکل کمتر در مردان با خصومت ویژه همسرانشان دیده شد. (۴۸)
میلز   ( 1996 ) اثرات موسیقی بر رفتارهای ابرازی در طول ورزش را مطالعه کرد و اعلام کرد  تعداد رفتارهای ابرازی هنگامی که دانش آموزان با موزیک سریع ورزش می کردند بیشتر شد. (۶۵)

 

توانجی   (2001 )  در مطالعه ای تغییر در ابراز وجود زنان امریکا از سال ۱۹۳۱ تا ۱۹۹۳ را این گونه نشان داد که  زنان دبیرستانی و دانشگاهی درابراز وجود از ۱۹۳۱ تا ۱۹۴۵ افزایش و از۱۹۴۶ تا ۱۹۶۷ کاهش و از ۱۹۶۸ تا ۱۹۹۳ افزایش را نشان دادند این افزایش به قدری بود که عدم تفاوت های جنسی را در ابراز وجود نشان داد.  ارتباط با نمونه های اجتماعی مانند دستیابی زنان به آموزش و سن متوسط در اولین ازدواج تفاوت های ابراز وجود زنان را با نقش ها و موقعیت ها ی آنان، تایید می کند تغییرات جامعه در شکل گیری نشانه های شخصیتی وارد شده است ، تغییر در محیط فرهنگی در شروع کودکی بیشترین تاثیر را در ویژگیهای شخصیتی داشته است. (۷۵)
ریوا     (2001) با مطالعه ی تاثیر درمان حقیقی – مجازی را بر روی  اختلال تصویر بدنی در افراد چاق نتیجه گرفت  نشانه های روان پزشکی عمومی  شامل اختلالات تغذیه ، طرز فکر نسبت به غذا  عدم رضایت از بدن ، سطح اضطراب ، انگیزه برای تغییر و سطح رفتارقاطعانه  است . درمان حقیقی شامل رژیم کم کالری و ورزش و درمان مجاری به ایجاد انگیزه برای تغییر و افزایش رفتار قاطعانه ، تغییر طرز فکر نسبت به غذا و تغییر سطح اضطراب مربوط می شد که درصورت توام بودن پیشرفت قابل توجهی را نشان دادند. (۷۰)
نیوفلدو همکاران    (2002 )  نشان می دهند که راههای بهبود سلامتی در بیماران مبتلا به اختلالات جنسی بایستی با  آموزش سلامتی جنسی  شامل توسعه مهارت های ارتباطی موثر در  افراد ، مهارت  تصمیم گیری ، افزایش رفتارهای قاطعانه و توانایی نه گفتن و ایجاد راه های ارتباطی سالم باشد. (۶۷)
والای تیز ار   (2002 ) با  بررسی میزان اجتماعی شدن زنان در شهر یاد نشان داد که  دختران به صورتی اجتماعی شدن که بیشتر هماهنگ و فروتن و مقبول باشند و کمتر احساس می کنند که ابرازوجود کنند بنابر این فواید شرکت در اجتماع مانند توسعه هویت فردی و افزایش تصمیم گیری اهمیت بیشتری برای دختران دارد. (۷۶)
کروگر ار بی    (2002 ) با بررسی تاثیر تکنیک های رفتار شناختی در کاهش و کنترل میل جنسی نتیجه گرفت آموزش مهارت های ارتباطی فردی و اجتماعی و افزایش مهارت ابراز وجود و آموزش سلامت جنسی به همراه روش های دیگری در درمان رفتاری و روان ـ دارویی  بایستی بکار روند.(۶۰)
 مارتین ، بت چاوا    (2003 )  با  بررسی روش های ارتباط بین  دختران و پسران شنوا و ناشنوا در مدارس اصلی گزارش کرد  دخترانی که کم ترس ، قابل اعتماد و دلگرم بودند و به تنهایی بازی     می کردند و به راحتی و به صورت واضحی درخواست خود را بیان می کردند ، ارتباط خوبی را از هم نوعان شنوا دریافت می کردند ، از طرفی ارتباط پسران ناشنوا  با هم نوعان شنوا ، حاصل توانایی و عملکرد خوب آنها در ورزش بود. (۶۳)
سالگیوئرو  و همکارن  (2004 ) به  ارتباط بین توانایی های فیزیکی و انگیزه های شرکت در ورزش در شنا گران رقابتی جوان پرداخت و اعلام کرد پنج عامل انگیزشی به ترتیب ۱- سلامتی ۲-  ارتباط موثر و موفق با دیگران ۳- مهارت های رقابتی ۴- پیوستگی  5- مقام  در اولویت  هستند  و جنسیت و سن  سطح تجربه و تخصص تاثیر مهمی ندا شتند. (۷۱)
دیوید    و همکاران (۲۰۰۴ ) نشان داد ورزش های دفاع از خود  اثر مثبتی به روی  سلامتی شخصی ، افزایش احساس شایستگی و احترام به خود ، اعتماد بنفس ، قاطعیت و ابراز وجود و کاهش رفتارهای اجتنابی و ترس اجتماعی داشته است. (۵۱)
دیوراستون ام ، گرین کی  (2004 )  در مورد  چگونگی تجویز برنامه ورزشی برای بیشترین تاثیر در تمام طول عمر عنوان کرد  دلیل و راه شرکت مادام العمر افراد در ورزش تمرکز بر تغییر انگیزش و رفتار به سوی رضایتمندی و لذت از طریق تکامل مهارت های ارتباطی افراد است . (۷۳)
یوشی مورا اچ    ( 2005 )  ارتباط بین نوع رهبری و ابراز وجود اعضاء درکلوپ های ورزشی را مطالعه نمود و گزارش کرد  وقتی فرمان ها بصورت  مقتدرانه و با عدم دخالت دیگران ارائه می شد افراد به منظور ابراز وجود و همبستگی بین اعضاء،  بصورت سخت کوشانه و با رضایت ، درفعالیت های کلوپ شرکت نمی کردند. (۸۰)
رئو ام و فرنز تی   (2005 )   در پژوهشی نتیجه گرفت  ورزش در کاهش پرخاشگری در محیط های کاری بیمارستان و مسئولیت و فشار محیط اجتماعی بیمارستان و عدم درک بین بیماران و کارکنان درخطر ایجاد پرخاشگری  موثر بودند و فلسفه ورزشهای رزمی با آموزش احترام به خود و اعتماد بنفس در مدیریت موقعیت های کشمکش، عناصر کلیدی بودند. (   69)  
ایندرسن و دای ویوز   (2005 ) در پژوهشی نشان داد پسران  11-13 ساله ای که در ورزش هایی چون بوکس و کشتی شرکت کردند و در خارج از ورزش درگیری های ضد اجتماعی و پرخاشگری از خود نشان دادند و نشانه ای وجود نداشت که پسران وارد شده به این ورزشها  از نظر شخصیتی پرخاشگر یا ضد اجتماعی بوده باشند. (۵۲)
سگال      (2005 ) ارتباط ابراز وجود با افسردگی و حمایت اجتماعی میان پرستاران مسن مطالعه نمود و نشان داد برای کاهش افسردگی بهترین راه افزایش سلامت فردی و ابراز وجود افراد بود و  حمایت اجتماعی تنها تاثیر کمی داشت. (۷۲)
گرور  (2005 ) با شکل دهی  مهارت های ارتباطی موثر و ارتباط درمانی در محیط کار گزارش کرد       
آغاز کردن و پایان دادن به گفتگو  – گوش کردن –  همدلی کردن  – با ابرازوجود و قاطعانه بودن لازمه ارتباط های  موثر با دیگران در محیط های کاری بدست آمد که منجر به افزایش روابط بین  فردی در محیط کار می شوند. (۵۶)
تیمینس و مکابی   (2005 ) با  بررسی میزان رفتارهای ابراز وجودانه و قاطعانه درمحیط کاری پرستاران اعلام کرد  رفتارهای  ابراز وجود با تکرار بیشتر در میان پرستاران همکار دیده شد تا مدیران پزشکی.  مسئولیت نسبت به بیماران از این نوع رفتار حمایت می کرد و با درجه پرسنلی آنها مربوط می شد و ترس از مدیران و جو کار به عنوان موانع دیده شدند، افزایش قاطعیت باید شامل برنامه های قبل و بعد از استخدام باشد و عمل خود گردان و دفاع از مشتری بایستی جزو سیاست های کاری باشد. (۷۴)
پیت ساووز   و همکاران (۲۰۰۵ ) تاثیر فعالیت فیزیکی اوقات فراغت به روی ملاک های اجتماعی ،  نحوه زندگی وویژگی های روانکاوی مردان و زنان یونان را مطالعه نمود و اعلام کرد افراد فعال فیزیکی در مهارت های شغلی موفق تر بودند و بیشتر در مناطق روستایی زندگی می کردند، ازدواج نکرده و سیگار نمی کشیدند و علاقمند به رژیم غذایی سالم بوده ، نشانه های تنش و افسردگی کمتری را داشتند. (۶۸)



این صفحه را به اشتراک بگذارید mohtava dar inja



مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:


آپلود عکس ★ ★ ★